برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
از یه عربه پرسیدن شما به خاطر نفت کشورتون انقدر پول دار هستید؟
نتونست بگه” پــَـــ نــَـــ پــَــــ ” , مـُـرد
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
امروز یه طرف گوشیم باد کرده بود
بردم تعمیرگاه
یارو میگه مبارک باشه
پـــو حاملست
اصلا یه وضعی...
برچسبها:
یه بار غضنفر سوار تاکسی می شه که دو نفر دیگه هم تو تاکسی بودند چها راه اول یکیشون
پیاده می شه درو محکم می بنده راننده بهش می گه الاغ بی شعور، چها راه دوم دومی پیاده
می شه بازم درو محکم می بنده دوباره راننده می گه الاغ بی شعور، وقتی نوبت به غضنفر
می رسه درو آرام و بادقت می بنده راننده نیگاش می کنه غضنفر می گه چیه الاغ با شعور
ندیدی؟....
برچسبها:
چرا همیشه میگن ب قول معروف؟
چرا نمیگن ب قول غفور یا بقول موسوی یا اصن بگن ب قول میرزاجانپور
عجب وضعی شده هاااا
برچسبها:
فواید جورابهای زنانه و مردانه!!!
زنانه:
صافی آبلیمو٬کش مو ٬ دوش حمام٬جابه جایی پول و اشیا
مردانه:
کشتن انواع حشرات مزاحم٬جایگزین اسپری فلفل٬ماده بیهوشی دراتاق عمل٬سم جهت
خودکشی!!
برچسبها:
دختــره هیکلِش مثله بشکه220لیتریه
اونوقت تو پروفایلش نوشته:
"آنقدر ظریفم که با یک نگاه ســـرد ،
میشکنم...!!!
"یکی نیست بهش بگه:عزیزم شما
با تبـــرِ نادرشاه افشار هم نمیشکنی!
برو با خیال راحت به زندگیت برس :)))) والااا
برچسبها:
تازگیا وقتی نماز میخونم تصویر عمم میاد جلو چشمم
.
.
.
.
.
.
شاید خدا میخواد بهم بفهمونه این نماز به درد عمت میخوره
برچسبها:
محبت را از ابشار بیاموز که سقوط کرد اما
.
.
.
حالا اما شو نمیدونم!!!
ولی تو حالا بیاموز کاریت نباشه
برچسبها:
آب نیترات دار - نان جوش شیرین دار - برنج آرسنیک دار - سبزیجات با فاضلاب - میوه ها با کود
شیمیایی و سموم دز بالا - لبنیات با وایتکس و روغن پالم - گوشت تاریخ مصرف گذشته - مرغ
هورمونی -آلودگی هوا - پارازیت - پراید و پرواز به سوی ابدیت.... خداییش تصادفی زنده ایم!
برچسبها:
دفاتر فروش بلیط هواپیمایی سراسر کشور اعلام کردند:
از این پس جهت خرید بلیط هواپیما علاوه بر کارت ملی و شناسنامه ،
ارائه وصیت نامه هم ضروریست ...
برچسبها:
با منجنیق پرتابت کنن مقصد، امن تر از سوار شدن تو هواپیماهای ایرانیه
ميترسم گوشيمو بزارم رو حالت "Airplane"سقوط کنه!!
برچسبها:
ترسم از روزیه که واسه فصل 3 ستـایـش عمر داریوش ارجمند کفاف نده :|
برچسبها:
ای بابا،،این شاعرای ماهم تعادل نداشتنا...
میگه:برخیز و مخور غم جهان گذران،
تا پا میشم میگه:
بنشین و دمی را به شادمانی گذران..
.
.
.
.
.
.
حالا فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی معلوم بشه،،والااا
برچسبها:
فال حافظ میگیری توش از زلف یار و معشوق و جام و شراب گفته.... . . . . . . . بعد توی
تفسیرش نوشته : در خواندن نماز کاهلی نکن!!!!!
فال رو هم فیلتر کردن لامصبا....!!!
برچسبها:
چرا...؟؟؟
چون که با همه خندیدم ...
همه رو دلداری دادم...
نگران همه شدم...
به همه اهمیت دادم...
بغض های خیلی ها رو به خنده تبدیل کردم...
ولییییییییییییی..
هیچکس حتی نفهمید تو دلم چی میگذره....
هیچ کس نفهمید...!!!
برچسبها:
هــــی ...با تو هستم
با تویی که زل زدی تو مانیتور
دنبال چی میگردی؟
بی خیال.!!
از فکر بیا بیرون لبخند بزن ناراحت نباش؛بخند
برو لب پنجره داد بزن ،،،تو خودت نریز
هر کی بهت بد کرد مطمئن باش ! زمین گرده...
هر کی دوست نداشت لیاقت نداشته!
الکی حرص نخور....
تو خوب باش میون این همه بدی. ....
تـــــــــو.....
مــــــــن....
هممــــــون....
شاید همین فردا. شاید....
نـــبـــــــاشیم.... نـــــبـــــــاشم!!!!
پس بخند......
برچسبها:
گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن...
میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری...
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!!
اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی ...
برچسبها:
استادی در یکی ازدانشگاه های خارجی به شاگردان میگوید:
بچه ها تخته رومیبینید?
همه میگن آره...
میگه منو میبینید...
میگن آره...
لامپ رومیبینید?
میگن آره ...
میگه خدا رو میبینید?
میگن نه...
میگه پس خدا وجود نداره...
یه ایرانی بلند میشه میگه بچه ها منو میبینید:
میگن آره...
میگه تخته رو میبینید... میگن آره
میگه مغز استاد رو میبینید:
میگن نه...
میگه پس استاد مغز نداره...
برچسبها:
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را
پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : ((چند
بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟
فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))
دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :
خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت میشه مامانم رو بستری
کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه
نکنه … اونوقت …
اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش
بنویسم …
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …
برچسبها:
واقعا یادش بخیر،دلم برای اون دوران تنگ شده...
برچسبها:
این دسته گل تقدیم به همه ی دوستهای گلم که به وبلاگم سر میزنن...
برچسبها: